تقدیم به مبارز جوان تورکمن کمیتۀ صیادی زنده یاد احمد مرادی!
انتشار مقالۀ تحقیقی ذیل متاسفانه مصادف با درگذشت آقای احمد مرادی شده است. زنده یاد احمد مرادی جوانترین عضو “کمیتۀ صیادی” کانون فرهنگی- سیاسی بوده که صیادان تحت مبارزه و سازماندهی این کمیته در سالهای بعد از انقلاب به دستاوردهائی نائل آمدند که در تاریخ مبارزات صیادان تورکمن بینظیر بوده و بخشی از این دستاوردها تابه امروز علیرغم تلاشهای مذبوحانۀ رژیم و سرکوبیها و کشتار بیرحمانۀ صیادان پای برجای مانده است.
دستاوردهای صیادان در دوره حاکمیت دوگانه در منطقه !
در بحبوحۀ انقلاب، روشنفکران و مبارزین هویت طلب تورکمن بهمراه صیادان در شهرهای ساحلی خزر با شعار ” دریا بالیق چیلانگقی – حاصئل اکینچلنگکی” (دریا از آن صیادان-محصول از آن دهقانان) جهت حل مسئلۀ صیادی بعنوان بخشی از ستم ملی بر ملت خود بپا خاستند. در آن شرایط، خشم و نفرت انباشته شده تورکمنها از جنایات رژیم پهلوی در حق صیادان خود و سلب اجباری مالکیت آبی آنها در دریای خزر و واگذاری آن به بیگانه و درباریان طی سالیان متمادی، متوجه عامل و مجری مستقیم آن، “سروان حامد” گردید. از اینرو صیادان و روستائیان سواحل خزر با پشتیبانی فعالان سیاسی خود جهت دستگیری و تحویل وی به محاکمۀ قضایی به محل اختفای این جلاد صیادکش در شهر بندر تورکمن یورش بردند. اما، وی در نهایت جبونی در حالیکه ملبس به لباس زنان تورکمن شده بود با کمک ایادی محلی خود فرار را به قرار ترجیح داده و با گریز از کشور با وحشت از انتقام گیری بازماندگان قربانیان بیشمار خود در میان تورکمنها، هیچگاه خود را علنی نساخته است!
با تغییر و تحولات بعدی در منطقه، کانون فرهنگی- سیاسی، از همان ابتدا در کنار ایجاد تشکلها و نهادهای گوناگون خود در شهر بندر تورکمن، کمیتۀ صیادی را نیز پایه گذاری کرد. در این منطقه مسئلۀ صید و صیادی بعنوان یکی از غامض ترین و خونبارترین مسئله و درآمیخته با حقوق و مالکیت ملی تورکمنها در طول زمان که از مرز های آبی شوروی تا بهشهر امتداد می یافت، از ساختاری استعماری و استثماری پیچیدهایی برخوردار بود. ساختاری که در برگیرندۀ شبکهای از صیادان پیمانی، اداری، زنبیلی، تعاونیهای صید تا صیادان پایه دام در ناحیه ای که موسوم به “ناحیۀ ۴″، از تقسیمات اداری شیلات را در بر میگرفت. در ناحیه ای که در ایران بزرگترین و اصلی ترین تولید کننده ماهیان خاویاری و فلس دار بشمار میرود. هرچند اکثریت مطلق صیادان این ناحیه (۹۸%) از صیاد تا کادر اداری را تورکمنها تشکیل میدهند، اما ریاست و مدیریت این شبکه هیچگاه از میان کارشناسان و متخصصین تورکمن برگزیده نشده و همانند دیگر مقامات وارداتی و غیر بومی در رژیم پهلوی تماما فارسی زبان و صادراتی مرکز بوده اند.
بنابراین، حل مسئلۀ صیادی در تورکمنصحرا با خصلتی دوگانه، مستلزم داشتن ارادۀ سیاسی و ملی بود که “کمیتۀ صیادی” کانون فرهنگی -سیاسی که از روشنفکران مبارزی با منشا خانوادگی صیادی و مسلط بر مسئلۀ تشکیل شده بود، توانست در کوتاهترین زمان ممکن با توجه به قدرت دوگانه بوجود آمده در منطقه بخشی را رأسا و بخش دیگر از معضل صیادان را که مستقیما برای شیلات کار میکردند، شروط درخواستی صیادان جهت ادامۀ کار را به مسئولان آن بقبولانند. اهرم اصلی کمیتۀ کانون برای تحمیل خواستهای صیادان به شیلات و فسخ و تغییر قراردادهای اسارتبار گذشته، سازماندهی این بخش از صیادان و برگزاری اعتصابات فلج کننده بود!
برای ” صیادان پایه دام” که متحمل بزرگترین تلفات انسانی در دوران رژیم سلطنتی شده بودند، اولین بار در تاریخ صید و صیادی تورکمنها، سواحل تورکمنصحرا توسط کانون برای فعالیت و کار آنها آزاد اعلام گردید. با این هشدار و اقناع که از صید بیرویه دوری کرده و مراعات ممنوعیت صید در فصول غیر صیادی و بویژه در فصل تخم ریزی در دهانۀ رودخانهها که آن نیز دیگر از انحصار اربابان صید با خلع ید از آنها، از مالکیت آنها درآورده شده بود، اکیدا رعایت گردد.
با خلع ید کامل از اربابان صید ماهیان خاویاری، صیادان این صنف نیز تعاونیهای خود را بوجود آورده و مستقیما بدون واسطه گری استثمار کنندگان سابق خود با اتحاد و برپایی اعتصابات شیلات را مجبور به عقد قرارداد با تعاونی های خود کردند. این تعاونیها نیز با تلاش وافر کمیتۀ صیادی کانون و صیادان پیشرو در مذاکره ممتد با مقامات شیلات در مرکز استان مازندران با برخورداری از حق بیمه و بازنشستگی و حقوق بیکاری در فصول تعطیلی به ثبت رسمی رسانیده شدند. صنف دیگری از صیادان، تعاونیهای صید ماهیان فلسدار بودند که در واحدهایی بنام “قارا تور” متشکل و تحت قرارداد و استثمار مستقیم ادارۀ شیلات بودند. از شدت این استثمار و بی حقوقی مطلق این دسته کافیست بدانیم که اگر برای بیرون کشیدن تورهای سنگین چند کیلومتری از دریا در فقدان هرگونه ماشین آلاتی بیش از صد نفر در هر واحد مورد نیاز بوده است، هریک از این واحدها به ۲۰ نفر محدود شده بودند. کانون توانست با سازماندهی و برپایی اعتصابات فلج کننده برای شیلات، تعداد شاغلین هر واحد را به ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر افزایش داده و به تعداد واحدهای “قارا تور” پیمانی با شیلات بیافزاید و برخورداری از آنها از مزایای کاری را به شیلات بقبولاند.
در اندوره دامنۀ تأثیر موفقیتهای صیادان تورکمن تنها محدود به سواحل تورکمنصحرا نمانده و فراتر از آن به الگویی برای مبارزات صیادان سواحل فارس نشین دریای خزر که سالها متمادی تحت شدیدترین و ضعیت کاری و فاقد هرگونه حقوقی بودند تا فرح آباد ساری مبدل گردید. مثال بارز آن نیز مثلا، پیوستن صیادان منطقه بهشهر به اعتصابات صیادان “قارا تور” و خلع ید از اربابان در منطقه خود و دستیابی به موفقیت های مشابه با صیادان تورکمن بوده است!
هئیت تحریریۀ کانون
دسامبر ۲۰۲۱
ادامه دارد.