به خاکستر تبدیل کردن انسان زنده یعنی صیاد جوانی به نام “عبدالصالح قاضلی کر” است. جنایتکاران رژیم با شلیک مستقیم و بدون هشدار قبلی به گالن بنزین همراه در قایق وی آن را به آتش کشیده و خود بدون هیچ گونه تلاشی برای اطفای حریق و نجات وی با خونسردی به نظارۀ خاکستر شدن انسانی در میان شعله های آتش نشستند و با وقاحتی بی نظیر خاکستر باقی مانده از پیکر او را به عنوان بقایای جسد این جوان به خانوادۀ وی تحویل دادند!
آیا کسی می تواند حتی تصور آنرا به ذهن خود راه بدهد که در گوشهای از جهان منطقهای وجود دارد که انسانها در آن مداوما و به طور سیستماتیک به دلیل صید چند عدد ماهی جهت گذران زندگی بیمحابا به رگبار بسته شده و عاملین آن نیز مصون از هرگونه پیگرد قضایی و مجازات قانونی به جنایات خود ادامه بدهند؟
بله، درکمال تعجب چنین منطقهای در جهان به نام تورکمن صحرا در ایران اسلامی وجود دارد و اقلیتی ملی به نام تورکمن ها در کرانه های شمال شرقی دریای خزر در جغرافیای تاریخی و ملی خود در آن به سر میبرند. صیادان شهرها و روستاهای ساحل نشین تورکمن در تورکمن صحرایی که حکومتهای مرکزی با سلب تمامی حقوق ملی و شهروندی تورکمن ها آن را به مستعمره داخلی ایران بدل کردهاند، مجبورند جهت امرار معاش از تنها منبع ارتزاق خود در شب های سرد زمستان برای پنهان ماندن از دید نیروی حراست فاسد به جانی حکومت اسلامی دل به دریا بزنند. اما، همه ساله بسیاری از آنها به جای صید، خود با شلیک مستقیم و بدون هرگونه هشدار مأمورین حراست رژیم و یا با به زیر گرفته شدن قایق های چوبی آنها توسط قایق های تندرو و بزرگ مأمورین حراست بطور فجیعی کشته یا معلول می گردند هرگونه اعتراض و شکایت از کشتار سیستماتیک صیادان تورکمن به مراجع قضایی رژیم نه تنها تا به امروز راه به جایی نبرده است بلکه مجازات و برخورد شدید با شاکیان و معترضین را در بر داشته است!
دنیای خارج از تورکمن صحرا نیز به علت عملکرد شدید جو امنیتی در منطقه با مبدل شدن آن به جولانگاه و اعمال غیرقانونی شرورترین ماموران امنیتی و نظامی رژیم و عادی سازی پدیدۀ تبعیض و بی حقوقی مطلق در مناطق پیرامونی و اعمال سانسور شدید در رسانههای گروهی و در فضای مجازی از این همه جنایت در بیخبری مطلق به سر می برد.
گزمه های گسیل شدۀ حکومت دینی علیه صیادان نگونبخت و غیرمسلح تورکمن به غیر از کشتار بی محابای صیادان، در مواردی برای نشان دادن اوج شقاوت و نفرت خود از انسان تورکمن به شنیع ترین و بی رحمانه ترین ابزار و کشتار توسل می جویند. از تازه ترین نمونه آن نیز به خاکستر تبدیل کردن انسان زنده یعنی صیاد جوانی به نام “عبدالصالح قاضلی کر” است. جنایتکاران رژیم با شلیک مستقیم و بدون هشدار قبلی به گالن بنزین همراه در قایق وی آن را به آتش کشیده و خود بدون هیچ گونه تلاشی برای اطفای حریق و نجات وی با خونسردی به نظارۀ خاکستر شدن انسانی در میان شعله های آتش نشستند و با وقاحتی بی نظیر خاکستر باقی مانده از پیکر او را به عنوان بقایای جسد این جوان به خانوادۀ وی تحویل دادند! جمهوری تورکمنستان نیز هیچگاه از این قافلۀ صیادکشی حکومت دینی ایران در تورکمن صحرا به دور نمانده و هر از گاهی با مشارکت در این جنایت صیادانی را که هنگام گریز از مقابل قاتلان اسلامی از مرزهای این جمهوری که هیچگونه علائم مرزی آن را از قلمرو آبی ایران مشخص نمیسازد و یا ماهیگیرانی که شبانه چند متر از این مرزهای آبی نامعلوم عبور میکنند، بی محابا توسط مرزبانان آن جمهوری کشته و مجروح میشوند. نمونۀ اخیر آن شلیک از نزدیک به صورت صیاد جوان با تفنگ ساچمه ای از روستای “قالاجیق” و نابینا کردن وی توسط مرزبانان جمهوری تورکمنستان است! حکومت دینی ایران نیز خرسند از این آدم کشی مشترک هیچگاه اعتراضی به آن نکرده است!
فلاکت و رنج ناشی از آمار بسیار بالای بیکاری در تورکمن صحرا حتی نسبت به کل ایران تنها برای تورکمنهاست و تنها شغل موجود برای تورکمنهای ساحل خزر، صید ماهی از میدان جنگی که رژیم اسلامی برای آنها رقم زده است می باشد، اما برای غیر بومیان وارداتی فله ای از مناطق شیعه نشین خارج از تورکمن صحرا، این مستعمرۀ داخلی حکومتهای مرکزی، بهشتی برای کاریابی و اشتغال از کارگری تا دستیابی به مناصب بالای حکومتی و دولتی، آموزشی و اداری است! یکی از منابع بزرگ کاریابی برای وارداتی های غیر بومی در منطقه کومیش دپه نیز سایت میگو می باشد. سایتی که سالها قبل با غصب “تالاب کومش دپه” با بر هم زدن اکوسیستم منطقه و با نابودی آبزیان و اطراقگاه هزاران پرندۀ مهاجر به آن به بهانه ایجاد اشتغال در این شهر روستاهای تابعه، توسط آقازاده ها و مقامات بالای حکومتی و امنیتی احداث گردید.
اکنون این سایت با ۸۰ درصد صادرات به اروپا و کشورهای عربی تا آسیای جنوب شرقی با “ارزآوری ۱۰۰ میلیون دلاری” با اشتغال بیش از هزار نفر از شاغلین در آن به بزرگترین سایت میگو در ایران مبدل شده و مالکان قدرتمند مرکزنشین آن برنامۀ گسترش این سایت در نزدیک ترین زمان ممکن به ” ۱۰ هزار هکتار” را دارند!
اما، نه تنها از عایدی سرشار این سایت به عمران و آبادانی کومیش دپه اختصاص نمییابد بلکه تمامی بیش از هزار نفر شاغل در آن به غیر از یک آبدارچی و نگهبان تورکمن، از شهرها و مناطق فارس نشین و شیعه نشین همجوار بوده و هر روزه کاروانی از اتوبوس های آنها در حال تردد به این سایت هستند! مضاف بر آن حتی “مرکز فرآوری میگو” با ظرفیت ۱۵۰ تن در شهر کردکوی با نام “بهمن گستر” احداث شده که تمامی کارکنان و کارگران نیز غیر تورکمن هستند! این است معنای واقعی اشتغالزایی حکومت شوونیستی- مذهبی در تورکمن صحرا و تبدیل آن به مستعمرۀ داخلی برای غارت و صدور بیکاران خود به آن!
من به نام صیادان تورکمن به یاد قربانیان صید و صیادی در تورکمن صحرا، از تمامی وجدان های آزاد در ایران و جهان و مجامع حقوق بین المللی به ویژه از تورکمنهای خارج از کشور تقاضا دارم که مانع از تداوم جنایت در حق صیادان تورکمن و نقض خشن حقوق ملی و شهروندی تورکمن صحرا توسط حکومت دینی ایران گردند!
آوچی. از کومیش دپه
تیرماه ۱۴۰۰